این کوزه چو من
این کوزه چو من عاشق زاری بوده است در بند سر زلف نگاری بوده است
این دسته که بر گردن او میبینی دستی است که بر گردن یاری بوده است
نردبان این جهان ماو منی است عاقبت این نردبان افتادنی است
لاجرم هر کس که بالاتر نشست استخوانش سخت تر خواهد شکست